یادداشت ششم: از تجربه تا تعهد؛ سخن پایانی برای آنان که می‌خواهند بمانند

نوشته: مرتضی سبحانی‌نیا

به پایان راه این سلسله یادداشت‌ها که می‌رسیم، گویی از جاده‌ای ناهموار اما آموزنده عبور کرده‌ایم؛ جاده‌ای پر از دست‌اندازهای حقوقی، پیچ‌های تند مالیاتی، گردنه‌های خطرناک تضاد منافع و بزنگاه‌های اخلاقی. آنچه باقی مانده، نه فقط مرور این مسیر است بلکه نگاه به افق پیش روست.

عضویت در هیأت‌مدیره، جایگاهی نیست که به صرف تخصص یا سابقه بتوان در آن دوام آورد. این میدان، نیازمند ترکیبی از عقلانیت استراتژیک، تعهد اخلاقی، بلوغ رفتاری و شهامت تصمیم‌گیری است. بسیاری وارد آن می‌شوند، اما اندک‌اند آنان که می‌مانند و رد پای ماندگاری بر جای می‌گذارند.

در این مسیر، دو ابزار بیش از هر چیز دیگر کارسازند: تجربه و تعهد. تجربه‌ای که از دل خطاها، بحران‌ها و درس‌آموخته‌های واقعی برآمده؛ و تعهدی که مانع از تبدیل شدن مدیر به بازیگر منافع کوتاه‌مدت می‌شود. بدون تجربه، هیأت‌مدیره به باشگاهی از نظریه‌پردازان بدل می‌شود؛ و بدون تعهد، به عرصه سوداگری و سهم‌خواهی.

برای مدیران جوانی که امروز گام به این عرصه می‌گذارند، چند توصیه صادقانه دارم:

۱. ابتدا بیاموزید و سپس بپذیرید. هیچ عیبی ندارد اگر برای یک یا دو سال، به عنوان ناظر یا مشاور در جلسات هیأت‌مدیره حضور داشته باشید، بی‌آنکه رأی داشته باشید. این دوره، بهترین فرصت برای فهمیدن زبان، مناسبات و حساسیت‌های این ساختار است.

۲. همیشه یک چشم به منافع شرکت و یک چشم به منافع جامعه داشته باشید. هیأت‌مدیره نقطه تلاقی اقتصاد و اخلاق است. اینجا اگر فقط به سود فکر کنید، آینده شرکت را خواهید سوزاند؛ و اگر فقط به آرمان‌ها بیندیشید، منافع اقتصادی شرکت را به خطر می‌اندازید. تعادل، اصل اول است.

۳. اهل مطالعه و یادگیری مستمر باشید. قوانین تغییر می‌کنند، ریسک‌ها متحول می‌شوند، تکنولوژی‌ها تازه وارد می‌شوند. یک عضو خوب هیأت‌مدیره باید همواره به‌روز باشد، هم در دانش فنی، هم در بینش راهبردی.

۴. بدانید که سکوت هم مسئولیت دارد. در بسیاری از پرونده‌های قضایی شرکت‌ها، اعضای هیأت‌مدیره به دلیل سکوت در برابر تخلف، نه‌تنها از مسئولیت مبرا نشده‌اند، بلکه خود به‌عنوان شریک جرم شناخته شده‌اند. مسئولیت شما فقط رأی‌دادن نیست، بلکه مراقبت از سلامت تصمیم‌هاست.

۵. با مردم و کارکنان شرکت صادق باشید. آنان که در میدان‌اند، بهترین حس‌گرهای بحران و امید در شرکت‌اند. نگاه از بالا داشتن، بد نیست؛ اما نگاه از بیرون کافی نیست. گاهی لازم است در راهروهای کارخانه قدم بزنید، صدای اپراتورها را بشنوید و از نزدیک لمس کنید که سیاست‌های شما چه اثری بر آن‌ها گذاشته است.

۶. و نهایتاً، بمانید اگر می‌خواهید بسازید. عضویت در هیأت‌مدیره، یک موقعیت گذرا برای رزومه‌سازی نیست. اگر آمده‌اید که فقط بهره‌برداری کنید، این عرصه جای شما نیست. اما اگر می‌خواهید اثری از خود بگذارید، پای‌تان را محکم بگذارید، بیاموزید، مشارکت کنید و بدانید که «قدرت»، در این ساختار، معادل «مسئولیت» است.

در پایان، اگر این شش یادداشت توانسته باشد ذره‌ای از زوایای پیچیده این جایگاه را روشن کرده باشد، مأموریت من به‌عنوان نویسنده‌اش به سرانجام رسیده است. اما راه، همچنان در پیش است؛ برای همه آنان که هنوز به صندلی‌های گرم هیأت‌مدیره نرسیده‌اند، اما سودای اصلاح، یادگیری و تعهد را در سر دارند.

باشد که این صندلی‌ها، خانه امید باشند، نه سکوی سقوط.

 

دسته‌ها: پرونده , درسی , یادداشت
برچسب‌ها: