مقدمه: تاریخچه و آمار سازمانهای مردمنهاد در آمریکا
“ما همه مسئولیت داریم که از دموکراسیمان دفاع کنیم و از افرادی که در تلاشند برای بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی ما، حمایت کنیم.” – **باراک اوباما**
سازمانهای مردمنهاد (NGOs) در ایالات متحده آمریکا نقش حیاتی در شکلدهی به سیاستها و برنامههای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی این کشور ایفا کردهاند. این سازمانها بهویژه در قرن بیستم و در دورههای پس از جنگ جهانی دوم رشد چشمگیری داشتهاند. اما تاریخچه این سازمانها در آمریکا به دوران استعمار بازمیگردد. در آن زمان، نخستین مؤسسات خیریه و حمایتی بهویژه در حوزههای سلامت و آموزش تأسیس شدند. این سازمانها با هدف رفع نیازهای اولیه جامعه، مانند درمان بیماران و آموزش کودکان، تشکیل شدند.
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، با افزایش آگاهی اجتماعی و مبارزات مدنی، سازمانهای مردمنهاد به ابزاری برای مقابله با مشکلات ساختاری اجتماعی، اقتصادی و نژادی تبدیل شدند. این روند بهویژه با تأسیس سازمانهایی همچون **ACLU (اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا)** در دفاع از حقوق بشر، یا **Sierra Club** در زمینه حفظ محیطزیست تقویت شد. همچنین، ظهور جنبشهای اجتماعی مختلف مانند حقوق مدنی و حقوق زنان، سازمانهای مردمنهاد را وارد عرصههای جدیدی از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی کرد.
امروزه، ایالات متحده بیش از **۱.۵ میلیون سازمان مردمنهاد** را در خود جای داده است که شامل انجمنهای مختلف اجتماعی، زیستمحیطی، فرهنگی و اقتصادی میشود. این سازمانها نه تنها در سطح محلی بلکه در سطح جهانی نیز فعالیت دارند. طبق گزارش **مؤسسه نشنال کانسیل آف نانپروفیت**، سازمانهای غیرانتفاعی در ایالات متحده **۱۲ میلیون شغل** ایجاد کردهاند که تقریباً **۱۰ درصد** از کل نیروی کار کشور را تشکیل میدهند. همچنین، **۵.۵ درصد** از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده از فعالیتهای این سازمانها تأمین میشود. این سازمانها بهعنوان نیروهایی مهم در حمایت از حقوق اقلیتها، رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی و کمک به دولت در پیشبرد سیاستهای عمومی شناخته میشوند.
فصل اول: فرآیند تأسیس سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده آمریکا
“ایجاد یک سازمان مردمنهاد در آمریکا نه تنها یک اقدام اجتماعی، بلکه یک عمل قانونی است که بر پایه اصول آزادی و شفافیت بنا نهاده شده است.” – **هیلاری کلینتون**
فرآیند تأسیس سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده شامل چندین مرحله قانونی است که برای اطمینان از رعایت اصول شفافیت و عدالت اجتماعی ایجاد شدهاند. این مراحل شامل انتخاب اهداف، تهیه اساسنامه، ثبتنام رسمی و درخواست وضعیت معافیت مالیاتی است. سازمانهای مردمنهاد در آمریکا بهطور کلی باید ابتدا در سطح ایالتی ثبت شوند و پس از آن درخواست وضعیت **معافیت مالیاتی ۵۰۱(c)(3)** از **IRS** (سازمان خدمات مالیاتی ایالات متحده) کنند. این وضعیت به آنها امکان میدهد که از مالیات فدرال معاف شوند و علاوه بر آن، کمکهای مالی به آنها از مالیات کسر گردد.
سازمانهایی که بهعنوان نهادهای غیرانتفاعی شناخته میشوند، باید از نظر مالی و عملیاتی شفاف باشند. این بدان معناست که سازمانها موظف به تهیه و ارسال گزارشهای مالی سالانه به **IRS** هستند که در آن، تمام درآمدها و هزینهها باید بهطور دقیق مشخص شود. این گزارشها پس از بررسی توسط مقامات نظارتی، در دسترس عموم قرار میگیرند تا اطمینان حاصل شود که سازمانها در راستای اهداف خود عمل میکنند.
یکی از نمونههای برجسته در این زمینه، **American Red Cross** است که در بسیاری از بحرانها و بلایای طبیعی مانند زلزلهها، طوفانها و سیلها بهعنوان یک سازمان مردمنهاد در خط مقدم کمکرسانی قرار دارد. این سازمان پس از تأسیس در سال ۱۸۸۱ توسط **کلارا بارتن**، بهعنوان یک نهاد غیرانتفاعی ثبت شد و بهعنوان یکی از شناختهشدهترین سازمانهای بشردوستانه در آمریکا به فعالیت ادامه داده است.
فصل دوم: نظارت و ارزیابی سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده
“در دنیای امروز، شفافیت و حسابرسی برای سازمانهای غیرانتفاعی نه تنها یک الزام قانونی است، بلکه باید یک اصل اخلاقی باشد.” – **میشل اوباما**
نظارت بر سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده بهطور عمده توسط **IRS** و مقامات ایالتی انجام میشود. این نظارتها بهمنظور اطمینان از این است که سازمانها منابع مالی خود را بهدرستی تخصیص داده و از آنها برای اهداف غیرانتفاعی استفاده کنند. از جمله الزامات نظارتی، ارسال گزارشهای مالی سالانه، اظهارنامههای مالیاتی و شفافیت در هزینهها است.
**IRS** بهویژه بر رعایت معیارهای قانونی برای حفظ وضعیت معافیت مالیاتی ۵۰۱(c)(3) نظارت میکند. اگر سازمانی نتواند این الزامات را رعایت کند، ممکن است با عواقب قانونی مواجه شود و وضعیت معافیت مالیاتی خود را از دست بدهد. بهعلاوه، نظارتهای ایالتی معمولاً شامل ثبتنامهای سالانه و بررسی گزارشهای مالی است. این فرآیند باعث میشود که سازمانها شفافیت بیشتری داشته باشند و از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
یک نمونه مهم در این زمینه، **ACLU** است که همواره گزارشی دقیق از منابع مالی خود منتشر کرده و تمام هزینهها را برای عمومی شدن و بررسی دقیق ارائه میدهد. این شفافیت باعث جلب اعتماد عمومی و افزایش حمایتهای مالی و مردمی از این سازمان شده است.
فصل سوم: نقش و جایگاه قدرت سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده
“قدرت در دستان مردم است، و این سازمانهای مردمنهاد هستند که به مردم کمک میکنند تا صدای خود را بشنوند.” – **جورج واشنگتن**
سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده بهعنوان بازیگران اصلی در سیاستهای عمومی و اجتماعی شناخته میشوند. این سازمانها با بهرهگیری از ابزارهایی چون **لابیگری** و **تظاهرات مردمی** میتوانند بر تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی تأثیر بگذارند. فعالیتهای سیاسی این سازمانها بهویژه در تغییر قوانین و تقویت حقوق بشر در سراسر آمریکا شناخته شده است.
**Sierra Club**، بهعنوان یکی از بزرگترین سازمانهای زیستمحیطی در ایالات متحده، از قدرت لابیگری خود برای پیشبرد سیاستهای زیستمحیطی و مقابله با تغییرات اقلیمی استفاده کرده است. این سازمان با حمایت از قوانین سختگیرانهتر در مورد آلودگی هوا، منابع آب و جنگلها، به شکلدهی سیاستهای زیستمحیطی دولت ایالات متحده کمک کرده است.
همچنین، **ACLU** (اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا) بهعنوان یکی از مهمترین سازمانهای حقوق بشری، با استفاده از لابیگری موفق شده است تغییرات قابل توجهی در قوانین ایالات متحده در زمینه آزادیهای مدنی، حقوق مهاجران و حقوق اقلیتها ایجاد کند. از جمله موفقیتهای این سازمان میتوان به دفاع از حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی، و حمایت از آزادیهای فردی در برابر سیاستهای دولتی اشاره کرد.
فصل چهارم: اثرات سازمانهای مردمنهاد در روابط ایران و آمریکا
“قدرت نرم سازمانهای مردمنهاد، همان جایی است که دولتها بهتنهایی نمیتوانند پیش بروند.” – **جوزف نای**
سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده نقش مهمی در روابط خارجی و دیپلماتیک ایالات متحده، بهویژه در رابطه با ایران ایفا کردهاند. این سازمانها نه تنها بهعنوان نیروهایی مستقل، بلکه بهعنوان میانجیها و واسطههایی میان دولتها و مردم عمل کردهاند. روابط ایران و آمریکا از اوایل انقلاب اسلامی در ایران تحت تأثیر تنشها و اختلافات سیاسی قرار گرفت، اما سازمانهای مردمنهاد توانستهاند در بسیاری از مواقع به کاهش تنشها و تقویت ارتباطات انسانی کمک کنند.
یک نمونه برجسته از فعالیتهای بشردوستانه در این زمینه، کمیته بینالمللی صلیب سرخ است که در زمینه کمکهای بشردوستانه به مناطق جنگزده و آسیبدیده فعالیت میکند. این سازمان توانسته است در بسیاری از مواقع میان ایران و ایالات متحده بهعنوان یک سازمان بیطرف عمل کرده و کمکهای پزشکی، غذایی و بشردوستانه را در بحرانها به ایران ارسال کند. در این راستا، صلیب سرخ در دورههای مختلف مذاکرات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی نیز نقش میانجی را ایفا کرده است.
علاوه بر آن، پروژههایی مانند Search for Common Ground نیز که در زمینه صلح و گفتگوی فرهنگی بین ایران و آمریکا فعالیت میکنند، از طرف سازمانهای مردمنهاد آمریکایی و ایرانی حمایت میشوند. این پروژهها از طریق برگزاری نشستها، کارگاهها و تبادل فرهنگی، به کاهش سوءتفاهمها و تقویت روابط مردممحور میان دو کشور کمک کردهاند. بهطور مثال، در سال ۲۰۱۵، این سازمانها موفق به برگزاری یک سلسله گفتگوهای میانفرهنگی در نیویورک شدند که نمایندگان ایران و آمریکا بهطور غیررسمی به بحث و تبادل نظر پیرامون مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی پرداختند.
فصل پنجم: فرصتها و تهدیدات سازمانهای مردمنهاد در آمریکا
“چالشهای واقعی هنگامی آغاز میشود که سازمانهای مردمنهاد بخواهند به اثرگذاری واقعی دست یابند.” – بنجامین فرانکلین
سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده با فرصتها و تهدیدات متعددی روبرو هستند که میتواند آینده فعالیتهای آنها را تحت تأثیر قرار دهد. این سازمانها به دلیل فعالیتهای اجتماعی و سیاسیاشان همواره در معرض چالشهای مختلفی از جمله تغییرات سیاسی و اقتصادی، فشارهای قانونی و محدودیتهای مالی قرار دارند. در ادامه، به بررسی این فرصتها و تهدیدات پرداخته میشود.
فرصتها:
دسترسی به منابع مالی و کمکهای مردمی:
یکی از بزرگترین فرصتها برای سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده، دسترسی به منابع مالی گسترده است. این سازمانها میتوانند از کمکهای مالی دولتی، بنیادهای خیریه، مردم و سرمایهگذاران اجتماعی بهرهمند شوند. در دوران بحرانها یا بلایای طبیعی مانند طوفانهای شدید و یا شیوع پاندمی، این سازمانها شاهد افزایش چشمگیر در کمکهای مردمی و فعالیتهای خیریه بودهاند. برای نمونه، در بحران کووید-۱۹، کمکهای مالی به سازمانهای مردمنهاد به میزان بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار رسید که نشاندهنده حمایت بیسابقه مردم از این سازمانها است.
توسعه فعالیتهای دیجیتال:
سازمانهای مردمنهاد در دوران دیجیتال توانستهاند با استفاده از ابزارهای آنلاین و شبکههای اجتماعی، حمایتهای بیشتری جذب کنند و در مسائل اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار باشند. این تغییرات در روند ارتباطات، به ویژه برای سازمانهایی مانند Black Lives Matter، فرصتی بینظیر را فراهم آورده است تا جنبشهای اجتماعی را در سطح گستردهتری پیش ببرند و از طریق کمپینهای آنلاین بهسرعت اعتراضات و آگاهی عمومی را افزایش دهند.
آگاهیبخشی و نفوذ در تصمیمسازیهای سیاسی:
سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده در مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی، محیطزیستی و حقوق بشر میتوانند با استفاده از قدرت نفوذ خود، سیاستگذاران را تحت فشار قرار دهند. بهویژه در مقاطع حساس سیاسی، این سازمانها بهعنوان نهادهایی مستقل و بدون وابستگی به دولتها، بهعنوان مشاوران موثر در تصمیمگیریهای کلیدی عمل میکنند.
تهدیدات:
محدودیتهای قانونی و نظارتی:
یکی از بزرگترین تهدیدات برای سازمانهای مردمنهاد، تغییرات قانونی و فشارهای نظارتی است که بر اساس اهداف و روشهای فعالیت آنها اعمال میشود. در برخی مواقع، فشارهای دولتی به گونهای بوده که فعالیتهای این سازمانها محدود شده و آنها مجبور به تغییر استراتژیهای خود میشوند. برای نمونه، در دوران ترامپ، فشارهای زیادی به برخی سازمانها که در زمینه حقوق مهاجران یا تغییرات اقلیمی فعالیت میکردند، وارد شد و محدودیتهای قانونی بیشتری بر آنها اعمال گردید.
کاهش منابع مالی و وابستگی به کمکهای دولتی و خصوصی:
منابع مالی یکی از چالشهای اساسی سازمانهای مردمنهاد است. بحرانهای اقتصادی و کاهش کمکهای مالی از طرف دولتها و بنیادهای خیریه، میتواند تهدیدی جدی برای فعالیتهای این سازمانها باشد. این امر بهویژه در سازمانهایی که از منابع مالی خصوصی وابسته هستند، محسوستر است.
تضاد منافع سیاسی و اجتماعی:
بسیاری از سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده با فشارهای سیاسی روبرو هستند که ممکن است بر استقلال آنها تأثیر بگذارد. در برخی مواقع، سازمانها برای حفظ اعتبار خود ناچار به سازش با سیاستهای دولتی یا جهتگیریهای سیاسی خاص میشوند. این امر به ویژه در مقاطع حساس و در دورههای انتخابات ریاستجمهوری خود را نشان میدهد.
نتیجهگیری
سازمانهای مردمنهاد در ایالات متحده آمریکا نه تنها در زمینههای اجتماعی، حقوق بشری، و اقتصادی در داخل کشور تأثیرگذار بودهاند، بلکه در سطح جهانی نیز با همکاریهای بینالمللی نقش برجستهای در بهبود شرایط بشری ایفا کردهاند. از مشارکت در بحرانهای طبیعی گرفته تا تقویت دیپلماسی عمومی، این سازمانها همواره در خط مقدم تحولات اجتماعی و سیاسی قرار دارند. با این حال، این سازمانها با چالشهای فراوانی از جمله تغییرات قانونی، منابع مالی محدود و فشارهای سیاسی مواجه هستند. بنابراین، سازمانهای مردمنهاد باید بهطور مداوم بر روی استراتژیهای خود کار کنند تا از فرصتهای موجود بهرهبرداری کرده و از تهدیدات موجود جلوگیری کنند.
منابع و مراجع
- National Council of Nonprofits. (2023). The Nonprofit Sector in the United States.
- Pew Research Center. (2022). Nonprofit Organizations in the United States: Trends and Statistics
- Giving USA Foundation. (2021). Giving USA 2020: The Annual Report on Philanthropy.
- American Civil Liberties Union (ACLU). (2020). Annual Report.
- Sierra Club. (2021). Environmental Policy and Advocacy.
- International Institute of Education (IIE). (2022). Fulbright Program and its Impact on Cultural Exchange.
دیدگاهها